قدرت نشانهها: اينكه كاريكاتوري با تصوير يك سوسك بتواند هزاران نفر را به خيابانها بكشاند تعجب ندارد. خشم انباشتهي ايرانيانِ ترك زبان، بابت تصويري كه در شوخيهاي روزمره از آنان پرداخته ميشود امر ناشناختهاي نيست(نميگويم آذري، چون آذري هيچگاه نام يك زبان نبودهاست). در روايتهاي روزمره، تصوير فكاهي تركها در نظر مطايبهكنندگان طيفي از "سادگي تا كودني و حماقت" را دربرميگيرد و اغلب كلمهي"خر" به عنوان صفت يا استعارهاي از همين معاني، در اين روايتها استفاده ميشود. اما معنا و استعارهي مطايبهشوندگان در اين ارتباط اجتماعي چيست؟ " تحقير"معنايي است كه تركان از اين روايت برميگيرند. تحقيري كه سبب خشمشان ميشود، خشمي كه انباشته ميگردد. سوسك بهعنوان موجودي ضعيف كه ميشود با دمپايي توي سرش زد و راههاي مبارزه با آن را در روزنامهي ايران يافت، استعارهي گويايي براي مفهوم حقارت در فارسي معاصر است، كه اين سالها كاربرد بسيارتري هم يافته. نسلهاي جديد مفهوم سوسكشدن را به روشني براي ضايعشدن و تحقيرشدن بهكار ميبرند. به نظر ميآيد قدرت استعارهي سوسك درايجاد پديدههاي اجتماعي تا كنون ناديده گرفتهشده بود! به لحاظ معنايي، شايد اگر تصوير حيواني ديگر حتي يك چارپا به جاي سوسك در آن كارتونها بود به اين اندازه قدرت تحريككنندگي نداشت.
هرچند رويدادهاي دنبال اين ماجرا خشونتهاي نگرانكنندهاي درپي داشته، شايد بتوان آن را بهانهي يك گفتگوي ديرهنگام اجتماعي در يك جامعهي چند فرهنگي قرار داد. جالب اينكه ماجرا در هفتهي آخر ارديبهشت كه از سوي يونسكو به عنوان هفتهي تنوع فرهنگي اعلام شده، روي دادهاست.