دوشنبه، آبان ۰۹، ۱۳۸۴

Here is a good article about one of key concepts in studing globalization: The problem of universals is a conventional term given to what is in fact a nest of intertwined problems, some within the domain of (An approach to psychology that emphasizes internal mental processes) cognitive psychology, others within that of (The philosophical theory of knowledge) epistemology, still others within (The metaphysical study of the nature of being and existence) ontology. In other words, this problem involves how we think, how we know, and what are the realities to be known....continue
گفت وگو با دكتر كمال پولادى پيرامون كتاب «نظريه كنش ارتباطى»:...•محور اصلى مباحث كتاب «نظريه كنش ارتباطى» عقل گرايى است. از اين رو به هابرماس لقب آخرين عقل گراى بزرگ را داده اند. اما عقل گرايى هابرماس با عقل گرايى كه در سنت دكارت، كانت و هگل مطرح است، متفاوت است. لطفاً بفرماييد كه وجه مميز آنها چيست؟ در يك نگاه كلى مى توان گفت تفاوت هابرماس با اين انديشمندان در اين نكته مهم نهفته است كه هابرماس عقلانيت را بين اذهانى مى داند. اگر در يك بيان كلى عقل مورد نظر دكارت را عقل فردى و عقل مورد نظر هگل را عقل نوعى و عقل موردنظر كانت را استعلايى بخوانيم، عقل موردنظر هابرماس را بايد عقل اجتماعى به مفهوم بين اذهانى بخوانيم...