دوشنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۵

چند ماه آخر سال گذشته معتاد شده‌بودم به وبگردي . براي خودم توجيه داشتم كه مربوط به كار و موضوعات مورد علاقه و مطالعه‌ام هست. ديدم به اين اندك سواد رسانه‌اي هم بي‌توجهي كنم به چه مانم؟ به زنبور بي‌عسل. يك ماهي روزه گرفتم كه جز براي مقاله و ايميل در فضاي وب نباشم تا بتوانم رابطه‌ام با وب را متعادل كنم. اين روزها تمركزم روي نظريه معاصر استعاره و تئوري استعارات نظري است. روي روش‌شناسي رساله كار مي‌كنم. هسته اصلي كارم درباره فرهنگ ايراني، چيزي نزديك به اين خواهد بود(چكيده). در مجموع دغدغه اصلي در روش‌شناسي ام اين است كه از داده‌هاي علوم شناختي جديد براي تحليل پديده‌هاي اجتماعي بهره‌ببرم و از اين ميان روانشناسي شناختي و زبانشناسي شناختي را بسيار مفيد مي‌يابم. فكر مي‌كنم تحليل نظام‌يافته استعارات در مطالعه فرهنگ مي‌تواند نقشي شبيه ژنتيك در پزشكي ايفا كند.

4 Comments:

Anonymous ناشناس said...

1- اگه شما به خودت بگی زنبور بی عسل، دیگه واااااای به حال من! من به زنبور بی پر و بی نیش مانم!
2- چطور Conceptual Metaphor رو به "استعارات نظری" برگردوندین؟ آخه اگه لغت به لغت معنی کنیم، میشه "استعارات ادراکی".
3- واقعا خسته نباشید، چون کاری که دارید میکنید، نیاز به مطالعه در چندین رشته داره و حتما یه همت درست و حسابی از اون نوع که شما دارین، لازم داره.
4- تو میتینگ این هفته، محمد (سمنانی) یه سوال پرسید که با توجه به مباحث "روانشناسی شناختی" شاید شما هم بتونی یه جواب خوب به سوالش بدی. پرسید: "وقتی فکر میکنید، چکار میکنید؟" البته منظورش چیزی مثل این که مثلا وقتی فکر میکنم سرم رو میخارونم یا با گوشم بازی میکنم نبود. من این جواب رو دادم: "وقتی فکر میکنیم، سعی میکنیم به مفاهیم، نمودهای ملموس و فیزیکی بدیم." شما چه جوابی به این سوال میدی؟ البته قرار شده محمد راجع به این موضوع یه جلسه لکچر بده

اردیبهشت ۱۲, ۱۳۸۵ ۱۱:۱۳ قبل‌ازظهر  
Blogger Adel Andalibi said...

conceptual رو معمولا "مفهومي" ترجمه ميكنند اما در اين مورد اصلا ترجمه‌ي رسايي نيست. نظري معادلي بود كه آقاي مصطفي ملكيان پيشنهاد داد و من هم پذيرفتني بود برايم. روي ادراك هم مي شود فكر كرد اما چون براي اصطلاحات ديگري هم به كار مي رود و براي فلاسفه مفهوم خاصي دارد بهتر است همين نظري را استفاده كنيم.
در مورد محمد سمناني حقيقتش نمي دونم موقع فكر كردن چيكار مي‌كنه!

اردیبهشت ۱۲, ۱۳۸۵ ۱:۱۶ بعدازظهر  
Blogger Sohail S. said...

"سعی میکنیم به مفاهیم، نمودهای ملموس و فیزیکی بدیم"
و همچنین همزمان، برعکس، به مشاهدات و ملموسات، مفهوم بدهیم (مفهوم بسازیم). البته در راستای حل یک مساله. عینیت به ذهنیت و برعکس.
ببخشید هنوز هم زیادی ساده است ولی لااقل متقارن شد.

خرداد ۲۰, ۱۳۸۵ ۶:۳۳ بعدازظهر  
Blogger Adel Andalibi said...

بر اساس نظريه استعاره، مفاهيم چيزي جز همين نمودهاي ملموس نيستند.جنس مفهوم از جنس همين نمودهاست نه چيز جدا از آن

خرداد ۲۰, ۱۳۸۵ ۷:۰۴ بعدازظهر  

ارسال یک نظر

<< Home