به نویسنده اصلی مجموعه های طنز مجموعه های طنز پاورچین،نقطه چین و شبهای برره باید تبریک گفت. در این سه مجموعه با خلق و پخته شدن یک بیان تمثیلی مواجهیم. که نه تنها واژگان و نشانه های خویش که به مرور گرامر ویژه خود را نیز خلق می کند. رسیدن به این گرامر از نمادپردازی هایی نظیر(نخود=نفت) بسیار مهمتر است . چگونگی چینش این نماد ها( از وجدان بیدار شیر فرهاد ونفس خبیث کیوون گرفته تا مزرعه نخود)در کنار هم می تواند از قاسم خانی و صحت و دیگر همکارانشان یک رندِحکیم یا تنها خاطره ای از یک مجموعه تلویزیونی پر طرفدار باقی بگذارد.
چهارشنبه، آبان ۲۵، ۱۳۸۴
مولف مرده با كفنِِ تر
- چرا از تاریخ و بینش تاریخی ترس وجود دارد؟ نظر بدهی...
- خیلی جالب است که مدیران فرهنگی و سیاسی دایم دم از ...
- موسیقی زبان مشترک جهانی «نیست»این سخن که موسیقی زب...
- ماک هم دارد به خانه بخت می رود و احیانا من می مانم...
- جواد مجابی در مراسم اعلام نتایج مسابقه داستانک های...
- Here is a good article about one of key concepts i...
- گفت وگو با دكتر كمال پولادى پيرامون كتاب «نظريه كن...
- نخستين کنگره بين المللی فمينيسم اسلامی که در بندر ...
- خیلی مایلم موضوعی که برای رساله دکتری برمی دارم پی...
- درباره قانون منع سكولاريسم و ليبراليسم در سينما سر...
3 Comments:
خوب که فکر ميکنم ميبنيم بعضی ازين برنامه ها فقط وقتم رو پُر کردن!
به مرتضی :اگر تلف نکرده باشد،برای این برنامه ها این خودش کارکرد مهمی است که شیوه ای برای گذران وقت در اختیار گذاشته باشد.اصلا این برنامه ها برای سرگرمی درست می شوند. و نباید آنها را با برنامه هایی که به قصد آموزش یا اطلاع رسانی یا تاثیر معنوی و... ساخته می شود مقایسه کرد.طنزپردازی در ایران به طوری که بتوانی هم تلخ ترین حرف ها را بزنی و هم بلایی سرت نیاید و هم مشتری داشته باشی، خیلی دشوار است.معتقدم نویسندگان این مجموعه ها با رسیدن به بیانی تمثیلی از عهده این سه برآمده اند.به گمان قوی برای کسی با سطح آگاهی و فرهنگ مرتضی، این شیوه سرگرمی و وقت گذرانی مناسب نباشد و اتلاف وقت محسوب شود ، اما برای توده های ایرانی به گمانم دیدن خویش در آیینه تلویزیون چیز مفیدی باشد.
raast mige Adel ...
ارسال یک نظر
<< Home