پنجشنبه، اردیبهشت ۲۲، ۱۳۸۴

وسط دنيا

تازگي علاقه ام به مركز نقشه ها جلب شده.نقشه هاي متعارفي كه در ذهن و كتابخانه هاي ما هست : شرقش جاپون و استراليا و غربش امريكا ست.اندر ميانش اروپا. خوب معلوم است چرا؟ چون هركسي نقشه را مي كشد بقيه را دور و برش مي بيند و خود را درميان.در نقشه هايي كه چيني ها هنوز هم دارند ما در غرب هستيم، امريكا آنطرف و چين با تقريبا فلان قدر جمعيت!، اندر ميان.در نقشه هاي باستاني منطقه مديترانه، اورشليم وسط دنياست.ما الان كجاي دنيا هستيم؟ ايران را مي گويم. اين خودش يك كار تحقيقي است كه ببينيم در دوران مختلف تاريخي و از جمله دوران معاصر ، خودمان را كجا ديده ايم. اين مساله در تحليل هويت فرهنگي/ملي و حتي فردي مردم يك بوم زيست خيلي مهم است. ما معدودي نقشه از جهانگردان مسلمان در اختيار داريم. اين كار كه گفتم علاوه بر گردآوري نقشه ها يك كار زبانشناختي سنگين ميبرد.كسي هست كمك كند؟